نمایـــــش احســــــــاس با عکــــس (1)

این روزهــــا زیادی ساکتــــ شده ام
حرفــــ هایم نمی دانم چــــرا به جای گلــــو ،
از چشــــم هایم بیرونــــ می آیند . . .

گاهی تنهایی آنقدر قیمت دارد که درب را باز نمی کنم
حتی برای “تو” که سالها منتظر در زدنت بودم …

اشتباه از شما نبود!
تقصیر من هم نبود!
به جان مادرم
خودکشی هم نبود
زنگ که زدم
اشتباهی
پنجره را
جای در باز کرد
گفتم از شیراز نامه دارید
به جای پلهها
باز اشتباهی
مثل پرندهها از پنجره پرواز کرد.

اینکه می دونی فردا قراره چه اتفاق هایی برات بیفته ، غمگینه ...

یک قلــب پـــاک ؛از تمــــام مــعـــــابـــد و مســـاجــــدو کلیـــســـا هــــای دنیـــــا مــقـــدس تـــر است ...

در دنياي مجازي
ادمهايي ديدم واقعي تر از هر واقعي!
و در دنياي واقعي اما
آدمهايي ديدم
كه از آدمهاي مجازي هم مجازي تر بودند!

هميـــــــــــــــشه روزهايي هست
که انسان در آن، کساني را که دوست مي داشته است
بيگانه مي يابد.....!

بهتر است که در این دنیا فکر کنم خدا هست و وقتی به دنیای دیگر رفتم بدانم که نیست . و این بسیار بهتر از این است که در این دنیا فکر کنم خدا نیست و در آن دنیا بفهمم که هست .

بهترین غریبه ات می مانم ....

چه موجود عجيبي است اين انسان
وقتي صدايش مي کني، نمي شنود
وقتي به دنبالش مي روي، نمي بيند
وقتي دوستش داري، به فکرت نيست.
اما...
وقتي مي شنود که ديگر صدايت گرفته
وقتي مي بيند که خسته در راه افتاده اي
وقتي به فکرت هست، که ديگر نيستي

خدایااااا
یک مرگ بدهکارم و هزاران هزار آرزو طلبکار
دیگه بریدم و خسته ام
یا طلب ام را بده یا طلبت را بگیر :|

ما
به هم نمی رسیم
امّا
بهترین غریبه ات می مانم
که تو را
همیشه دوست خواهد داشت . . .

زندگی دفتری از خاطره هاست یک نفر دردل شب یک نفر دردل خاک
یک نفر همدم خوشبختی هاست یک نفر همسفر سختی هاست
چشم تا باز کنیم عمرمان می گذرد ما همه همسفر و رهگذریم
آنچه باقیست فقط خوبیهاست!

یکی
برای من
فالی سفارشی بزند
که تویش
خوشبخت شده باشم
آرامش یافته باشم
و به آرزوهایم
رسیده باشم
یکی برای من هم
از توی آن فال بخواند
که خوشبختی چیست
و آرزویم چه بوده

بهانه هایت برای رفتن چه بچه گانه بود
چه بیقرار بودی زودتر بروی
از دلی که روزی
بی اجازه وارد آن شده بودی...

هر جا چراغي روشنه از ترس تنها بودنه
اي ترس تنهایي من اينجا چراغي روشنه...

خدایا این روزا خیلی تنهام...بیا با هم قدم بزنیم... سیگار از من، بارون از تو!

کودکــ کهـ بودمــ ، تآبـــ بآزی بهآنهـ خندهـ هآی بلندمـــ بود
حآلآ کهـ بزرگـــ شدهـ امـــ ...
...
چهـ بی تآبــ شدهـ امــــ ....

خیلی سخته خواب کسی رو ببینی که دیگه نمی تونی تو واقعیت ببینیش ....

"مــــن" بـــه " تــــو" بستـــگــــی دارم ...
حــــال مــــن را از خـــــودت بپـــــرس !
نظر فراموش نشود دوستان
نظرات شما عزیزان:
|